مترجم: محبوبه غلامی
1-این ایده که قرار نیست هیچوقت کار را به پایان برسانید رها کنید. شمارش چهار صد صفحهتان را کنار بگذارید و فقط روزی یک صفحه بنویسید، سپس وقتی تمام شد هر دفعه شگفتزده میشوید.
2- آزادانه و با تمام سرعتی که ممکن است بنویسید و همه آنچه که به ذهنتان میرسد را روی کاغذ بیاورید. هرگز تا زمانی که همه چیز را ننوشتهاید دست به بازنویسی و تصحیح نزنید. اغلب اینطور است که بازنویسی در روندِ نوشتن مانعی برای ادامه ندادن است. این نوع بازنویسی -که فقط از نوعی ارتباط میان ناخودآگاه و ایده به وجود می آید- را به هم میریزد.
3- مخاطبان عامه را فراموش کنید. در ابتدا این مخاطبان بینام و ناشناخته، شما را تا سرحد مرگ میترسانند و دوم این که برخلاف تئاتر مخاطب عام وجود ندارد. در نویسندگی مخاطب شما تنها یک نفر است. من متوجه شدم که گاهی اوقات برگزیدن یک شخص کمککننده است. یک شخص واقعی را که میشناسید یا یک شخص خیالی را تصور کنید و برای او بنویسید.
4- اگر بخشی بهتر از بقیه است آن را کنار بگذارید و ادامه دهید. وقتی نوشتن را تمام کردید میتوانید به همان بخش برگردید. آنوقت ممکن است بفهمید که دلیل مشکلساز بودنش این بوده که به آنجا تعلق نداشته.
5- حواستان به آن صحنهای باشد که بیشتر از بقیهی قسمتها مورد پسندتان میشود. اغلب این طور از آب در میآید که آن قسمت، بیرون از طرح است.
6- اگر از دیالوگ استفاده میکنید، همانطور که دارید مینویسید بلند بخوانیدشان. فقط آنموقع است که به شکل یک صحبت واقعی در میآید.
دیدگاهتان را بنویسید